چگونه هدف قابل دستیابی تعیین کنیم؟

5
(6)

چگونه هدف قابل دستیابی تعیین کنیم؟

اگر نمی‌دانید که چگونه یک هدف قابل دستیابی و هوشمند برای خود تعیین کنید. با تجسم آنچه می‌خواهید به آن برسید شروع کنید. سپس سوالات زیر را برای ایجاد الگوی هدف SMART خود بپرسید.
این تمرین‌های هدف‌گذاری به شما چارچوبی برای هدف‌گذاری هوشمند، دستیابی به اهدافتان و دانستن چگونگی تعیین اهداف هوشمند می‌دهد!

 

Specific باشد؛

یعنی محدوده و موضوع آن کاملاً شفاف و مشخص است.

یک هدف مشخص واضح، دقیق و به خوبی تعریف شده است. این سؤالات به شما کمک می‌کند تا برای تنظیم هدف هوشمند خود بسیار دقیق شوید:
دقیقاً چه چیزی را می خواهم انجام دهم؟
چرا این هدف برای من مهم است؟
برای انجام آن چه اقداماتی باید انجام دهم؟
کدام منابع یا محدودیت ها درگیر هستند؟

مثال:این‌که بگوییم «می‌خواهم زندگی سالم‌تری داشته باشم»،یک هدف Specific نیست. اما این‌که بگوییم «می‌خواهم دیگر نوشابه‌های قنددار و گازدار مثل کوکا و پپسی را نخورم (یا کمتر بخورم)» ،یک هدف مشخص و شفاف است.

 

Measurable باشد؛

یعنی می‌توان آن را به شکل کمّی و عددی سنجید و اندازه گیری کرد

برای دستیابی به اهداف، باید بتوانید آنها را بر اساس معیارهای خاص اندازه گیری کنید. از خودت بپرس:
چگونه موفقیت خود را بسنجیم؟
برای ردیابی در طول مسیر به چه داده هایی نیاز دارم؟
چطور بفهمم که به هدفم رسیده ام؟
به عنوان مثال، این کافی نیست که بگویید: “من می خواهم امسال پول بیشتری به دست بیاورم.”
شما باید دقیقاً مشخص کنید که چقدر می خواهید به دست آورید (مثلاً 200میلیون تومان).در غیر این صورت، چگونه می توانید بفهمید که چه زمانی به هدف خود رسیده اید؟

 

Achievable باشد؛

باید هدف‌ ما واقع‌بینانه و قابل دستیابی باشد.

این به معنای هدف‌گذاری بسیار ساده نیست. اتفاقاً خوب است هدف‌ها را به شکلی تعریف کنیم که کمی ما را به چالش بکشند.

حتما از خود بپرسید:
 آیا هدف قابل انجام است؟
 آیا مهارت ها و منابع لازم را دارید؟
وقت داری؟
فرض کنید شما به تازگی یک کسب و کار جدید راه اندازی کرده اید و هدف خود را برای تولید 1میلیارد تومان در سال اول تعیین کرده اید.
اما شما تازه شروع کرده اید… شما یک وب سایت یا هیچ روش موثری برای بازاریابی خود ندارید… و با بودجه کمی کار می کنید! رسیدن از صفر به 1میلیارد تومان در یک سال ممکن است هدف سختی باشد. اما رسیدن به آن 1میلیارد تومان در عرض چند سال ممکن است!
بنابراین از رویای خود دست نکشید، به سادگی اهداف دست یافتنی تری در یک سال برای خود تعیین کنید. قانون 5 می تواند به شما کمک کند تا هدف بزرگ 10 ساله خود را به چیزی دست یافتنی تر تقسیم کنید.

 

Relevant باشد؛

باید هدف هر کسی واقعاً به «خود او» و «دغدغه‌های او» مربوط باشد و البته باید با هدف‌های دیگر هم سازگار باشد.

آیا هدف شما در دسترس است؟ آیا زمانی برای تمرکز روی هدف خود دارید؟ سوالات زیر به شما کمک می کند تا مشخص کنید هدف شما چقدر عملی است:
چگونه به این هدف خواهید رسید؟
این هدف بر اساس سایر محدودیت ها، مانند عوامل مالی و سایر تعهدات شما، چقدر واقع بینانه است؟
این زمان مناسب است؟ (توجه: این به معنای زمان “عالی” نیست!)
من شخص مناسبی برای رسیدن به این هدف هستم؟

بسیاری از هدفگذاری‌های ناموفق از این نکته نشأت می‌گیرند که هدف تعیین‌شده، هدف خود ما و دغدغه‌ی خود ما نیست. فرد دیگری به شکل مستقیم یا غیرمستقیم برای ما هدف تعیین کرده است.

مثلاً فرض کنید یک نفر به عنوان منتور به شما می‌گوید که باید هر ماه حداقل در دو رویداد شبکه سازی شرکت کنید تا دوستان تازه‌ای به دست بیاورید و شبکه‌ی ارتباطی شما گسترش یابد.

تا زمانی که این هدف، واقعاً هدف خودتان نباشد و گسترش شبکه‌ی دوستی را به عنوان یک «نیاز» نپذیرفته باشید، چنین هدفی برای شما Relevant نیست و احتمالاً بعداً هم انگیزه‌ای برای پیگیری آن نخواهید داشت.

 

Time-bound باشد؛

باید مشخص باشد که این هدف قرار است در کدام بازه‌ی زمانی محقق شود.

برای تنظیم هدف SMART به یک جدول زمانی کاملاً مشخص با تاریخ شروع و تاریخ پایان نیاز دارید. شما می خواهید احساس فوریت (واقع بینانه) در مورد دستیابی به هدف خود ایجاد کنید.
از سوالات زیر برای تعیین جدول زمانی خود استفاده کنید:
چارچوب زمانی برای دستیابی به هدف چیست؟
شش ماه دیگه چیکار کنم؟
شش هفته دیگر چه کاری می توانم انجام دهم؟
امروز چه کاری می توانم انجام دهم؟

فرض کنید شما سال گذشته ماهی ۱۰ تا ۲۰ صفحه کتاب می‌خوانده‌اید یا روزی ۱۵ دقیقه نرمش می‌کرده‌اید. اگر هدف امسال شما مطالعه‌ی ماهانه ۱۰۰ صفحه کتاب یا ۴۵ دقیقه نرمش است، باید مشخص کنید که چه زمانی و به شکلی به این هدف‌ها می‌رسید.

آیا قرار است از همین روز اول و ماه نخست به این عددها برسید؟آیا قرار است آخر سال به این عددها رسیده باشید؟ و اینکه آیا مشخص است که شش ماه بعد دقیقاً وضعیت مطالعه یا نرمش شما چگونه است؟

همین نکته را می‌توان درباره‌ی افزایش فروش هم مطرح کرد این‌که «هدف ما رشد سی درصدی است» ناقص است. ۳۰٪ رشد را تا چه زمانی می‌خواهید؟ شش ماه بعد؟ نُه ماه بعد؟ یک سال بعد؟

فرض کنیم گفتید یک سال بعد. آیا باید تا شش ماه بعد فروش حداقل ۱۵٪ رشد کرده باشد؟ یا قرار است در نُه ماه نخست ۱۵٪ رشد کنید و انتظار دارید ۱۵٪ باقیمانده در فصل پایان سال محقق شود؟

اگر خود را به یک ضرب الاجل مشخص نگه ندارید، به احتمال زیاد زندگی در مسیر شما قرار خواهد گرفت و رسیدن به هدفتان برای شما بسیار دشوار خواهد بود. تعیین یک جدول زمانی و متعهد شدن به هدف خود راهی است که شما موفق خواهید شد.

نمونه هایی از تنظیم هدف SMART

می توانید برای هر بخش از زندگی خود، از تعیین هدف شغلی گرفته تا سلامتی خود، هدف گذاری هوشمندانه را تمرین کنید. در اینجا چند مثال برای الهام بخشیدن به شما در سفر تعیین هدف SMART آورده شده است:
تنظیم هدف شخصی:
ایده: من می خواهم یک خانه زیباتر در کنار آب بخرم.
هدف هوشمند: من ظرف 2 سال آینده صاحب خانه ای به مساحت 3500متر مربع، در کنار ساحل خواهم شد.
تنظیم هدف سلامت:
ایده: من دوست دارم میوه و سبزیجات بیشتری بخورم.
هدف هوشمند: مطمئن خواهم شد که حداقل نصف بشقاب من برای هر وعده غذایی میوه و سبزیجات است و این هدف را به مدت شش ماه حفظ خواهم کرد.
تعیین هدف شغلی
ایده: من باید در جلسات بیشتر صحبت کنم.
هدف هوشمند: در هر جلسه ای که در بقیه سال شرکت می کنم، یک ایده ارائه خواهم کرد.
همانطور که می بینید، اهداف می توانند در هر زمینه ای از زندگی شما اعمال شوند و نیازی نیست که در هر زمان فقط روی یکی تمرکز کنید. درعوض، من شما را تشویق می‌کنم تا حد امکان برای خود اهدافی تعیین کنید – اهداف کوچک و بزرگ و بلندمدت که زندگی را تغییر می‌دهند.

 

ترجمه و نویسنده: هیات تحریریه راز تیوان

این مقاله برای شما مفید بود؟

میانگین امتیاز: 5 / 5. تعداد آرا: 6

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *